روستای سیاه رودبار، شهرستان علی آباد کتول

8 سال سابقه فعالیت

ارسال محصولات به سراسر کشور

محسن مسعودی

محسن سالهاست که تمرکزش را روی کار زنبورداری قرار داده است و برای ما از تجربه های این مسیرش حرفهای زیادی برای گفتن دارد. تمرکزی که محسن روی کار زنبورداری داشته از او یک خبره در این زمینه ساخته است. از آن جالب تر و مهم تر اینکه محسن از بین فعالیتهای متنوع زنبورداری و تولید عسل باز هم فقط روی یک نوع عسل به نام عسل نمدار تمرکز کرده است. همین نکته به تنهایی کافیست تا عسل نمدار محسن برای ما خاص و جالب توجه باشد. او می گوید من سالی یک بار عسل برداشت می کنم ولی خوب و درست برداشت می کنم. می گوید برداشت عسل من فقط در فصل نمدار است و من فقط عسل نمدار را کار می کنم.

یکی بود، یکی نبود

می گوید محسن مسعودی هستم متولد ۱۳۶۴ . اهل روستای سیاهرودبار در شهرستان علی آبادکتول است و هشت سال است که زنبورداری را به شکل حرفه ای انجام می دهد. متاهل است و یک پسر و یک دختر دارد. محسن کار زنبورداری را با تعداد سه عدد کندو شروع کرده و حالا بیشتر از صد تا کندو دارد.
محسن دانشجوی تربیت بدنی و ورزشکار هم هست. او غریق نجات و مربی شناست و این کار را به عنوان یک علاقه همواره دنبال کرده است. اما در زمینه کاری فقط کار زنبورداری را انجام می دهد و تمام تمرکزش را روی کندوهایش گذاشته است. طوریکه در فصل نمدار از خانه اش به جنگل کوچ می کند و شبها هم در جنگل می ماند و در فصلهای دیگر سال هم دائما بین جنگل و روستا در رفت و آمد است.

می گوید از سه کندو در سال اول شروع کردم. بعد از آن به ۱۸ کندو رسیدم . و از آن ۱۸ کندو حدود ۶۵۰ کیلو عسل برداشت کرده بودم تا جایی که برای فروش آنها مشکل داشتم.
محسن سالهاست که تمرکزش را روی کار زنبورداری قرار داده است و برای ما از تجربه های این مسیرش حرفهای زیادی برای گفتن دارد. ما در انجیلو به همین دلیل است که دوست داریم با امثال محسن کار کنیم. محسن عسل را خوب می شناسد و با کندو سالهاست که دوست شده است. محسن حالا به کار پرورش ملکه هم روی آورده و ملکه تولید می کند و آنها را به شهرهای دورتر مثل سنندج می فروشد.

محسن می گوید فصل عسل های گون و خارشتر دقیقا همان فصل نمدار است. می گوید اگر بخواهیم هردو را برداشت کنیم به دلیل همزمانی گلها امکانش نیست. چون در این مناطق خارشتر و گون وجود ندارد و اگر بخواهیم به منطقه دیگری برویم باید صبر کینم تا عسل نمدار تمام شود که تا آن زمان گون و خارشتر هم تمام می شوند. پس کسی که بگوید همزمان می شود هم نمدار برداشت کرد و هم خارشتر به احتمال زیاد دارد عسل تغذیه را به اسم عسل خالص به مردم می فروشد. او می گوید حتی اگر بخواهیم عسل مرکبات هم برداشت کنیم باز هم بعد از اتمام آن فرصت کافی برای برداشت نمدار نخواهیم داشت. برای همین هم او تمرکزش را به طور کامل روی عسل نمدار قرار داده است و کندوهایش را برای عسل های دیگر جابجا نمی کند.

محسن در ادامه حرفهایش می گوید که ما در اوایل بهار گلهای افرا و سیاه تلو در جنگل داریم که زنبورهای ما از آنها برای تقویت خودشان استفاده می کنند. بعد در فصل های پاییز و زمستان که بعد از فصل نمدار هستند درختان شاه بلوط، توسکا و انجیلو گرده دارند که باز هم زنبورها از آنها برای تغذیه و تقویت خودشان استفاده می کنند. اما در فصلی که درخت نمدار گل می دهد هیچ درخت دیگری در آن زمان نه گل دارد و نه گرده. طوری که زنبور چاره ای ندارد جز اینکه روی گلهای نمدار بنشیند و از آنها تغذیه کند. به خاطر همین محسن به ما اطمینان کامل می دهد که عسلی که برداشت می کند یک عسل نمدار خالص است.

محسن می گوید اگر در منطقه ای کویری باشیم زنبور حتما گلهای گون و شهد آنها را به گل نمدار ترجیح می دهد. چون شیرین تر است. اما از آنجایی که ما در جنگل هستیم و در این فصل گیاه دیگری در جنگل نیست، پس تمامی فرضیه ها رد می شوند و زنبور فقط یک گزینه برای جمع آوری شهد دارد و آن هم نمدار است. چیز دیگری که از محسن یاد گرفتیم این است که زنبور در جنگل حداکثر تا شعاع سه کیلومتر می تواند پرواز کند که در این شعاع در جنگل گیاهانی مثل گون و خارشتر وجود ندارند و آن درختان جنگلی هم که شهد یا گرده دارند، همزمان با نمدار شهد یا گرده نمی دهند.
با اطلاعاتی که محسن به ما می دهد دیگر شکی در خالص بودن عسل نمدارش نداریم.

می پرسم همین یکبار برداشت، هزینه های کل سال شما را پوشش می دهد؟ و او می گوید به قدری کندوی عسل دارم و به قدری عسل نمدار تولید می کنم که برای کل سالم کافی هست. در مورد درخت نمدار و شهد گلهای آن در اینجا زیاد صحبت کرده ایم. اما شنیدن این حرفها از زبان محسن که زندگی اش با نمدار و عسل آن گره خورده، شنیدنی تر است. مثلا او برای ما می گوید که زنبور در فصل شهد تخم ریزی اش کم می شود. علتش هم این است که می خواهد وقتش را به طور کامل به جمع آوری شهد و تولید عسل اختصاص دهد.
محسن به عسل نمدارش به قدری باور و اعتقاد دارد که مطمئن است برای یک فرد دیابتی بهترین عسل، همین عسل نمدار است. برای اثبات حرفش او از آزمایشی که روی یک فرد دیابتی انجام شده می گوید. به این صورت که اگر به یک بیمار دیابتی یک عسل گون خالص، یک عسل آویشن خالص، یک عسل کنار و تمام عسلهای دیگر را در روزهای مجزا بخورانیم و قبل و بعد از خوردن قند او را چک کنیم و از طرفی همین کار را برای عسل نمدار هم انجام دهیم، میزان بالا رفتن قند فرد دیابتی در این عسلها به مراتب بیشتر از عسل نمدار است. او می گوید اثبات شده است که عسل نمدار کمترین تاثیر را روی یک فرد دیابتی در بالا بردن قند خون دارد و از این لحاظ مناسب ترین عسل برای بیماران دیابتی هست.

محسن از فصل برداشت عسل نمدار می گوید. درخت نمدار از اواخر خرداد گلدهی را شروع می کند و بعد از حدود یک ماه یعنی در اواخر تیر آنها کم کم کار برداشت عسل نمدار را شروع می کنند. محسن از اطلاعاتی که از زمان قدیم از پدربزرگش در مورد فصل برداشت عسل داشته برای ما می گوید. می گوید قدیمی ها اعتقاد داشتند که فصل برداشت نمدار، زمانی است که رنگ پلم ها – یک نوع گیاه جنگلی- رو به سیاهی برود.
می گوید قدیمی ها دلیل علمی آن را نمی دانستند اما حالا معلوم شده است که باید برای برداشت عسل به قدری صبر کرد تا زنبور فرصت کند و تمام فرایندهای شیمیایی ای که برای بدن انسان لازم است را روی عسل انجام دهد. محسن می گوید عسل از سه نوع قند اصلی به نام های ساکارز، فروکتوز و گلوکز تشکیل شده است که این قندها برای بدن مفید نیستند. زنبور به طور طبیعی وظیفه کم کردن این قندهای مضر را انجام می دهد. به این ترتیب که باید انقدر عسل را بمکد تا قند عسل به کمترین مقدار خود برسد . زنبور بارها شاید حتی تا هزار بار عسل را درون معده اش بالا آورده و باز می مکد تا ساکارز عسل از ۲۰ به صفر می رسد و به قدری قندها را تنظیم می کند تا کمترین میزان مواد قندی را برای بدن داشته باشد. در این زمان روی کندو کاملا پلمب می شود و آماده برداشت است. زنبور در این فرایند به قدری بال می زند تا رطوبت عسل کاملا گرفته شده و عسل به مفیدترین حالت خودش برسد.
این مراحل برای زنبور به طور حدودی تا اواخر تیر طول می کشد و درست در همین زمانهاست که دیگر پلم های جنگلی (یک نوع گیاه خودرو ) پیر می شوند و رنگ آنها از سبزی به سیاهی می رود. یعنی فصل سیاه شدن پلم ها با فصلی که زنبور فرصت کرده تا عسل را به بهترین و مفیدترین حالت برای بدن انسان نزدیک کند، همزمان می شود. از این رو قدیمی ها می گفتند که باید عسل نمدار را دیر برداشت کرد تا پلم ها سیاه شوند و روی تمامی کندوها پلمب شود و حتی یک کندو بدون پلمب نباشد. بخاطر همین چیزهاست که محسن شاید بیشتر از بقیه صبر می کند ولی در عوض عسل مرغوب تری را برداشت می کند.


وقتی می بینیم محسن به چه نکات ظریف و ارزنده ای اشاره می کند و چقدر از لحاظ علمی به کارش آشناست بیشتر به عسلی که او برداشت می کند ایمان می آوریم. ما برای اینکه دیگر کمترین شکی باقی نماند عسل محسن را به آزمایشگاه برده ایم. جواب آزمایش عسل محسن هم تمام حرفهای او را به طور کامل تایید می کند.
محسن حتی از راز سرحالی زنبورهایش می گوید. او اصول زنبورداری را بطور علمی می شناسد و می داند که اگر به زنبورها در پاییز خوب برسد و تخم ریزی و تغذیه آنها را در پاییز خوب انجام دهد، در فصل برداشت عسل زنبورهای بهتر و سرحال تری خواهد داشت.
خلاصه اینکه محسن کار زنبورداری را به شکل حرفه ای و تخصصی و با مطالعه و تحقیق انجام می دهد و با حرفهایش به ما اطمینان خاطری را می دهد که دنبالش بودیم.

پروژه های مرتبط